موضوع: دید و بازدید و صلهی ارحام بسم الله الرحمن الرحیم الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
چون در اطراف سال جدید بحث را بینندهها می بینند، و سال جدید هم بیشترین صلهی رحم و دید و بازدید فامیلی هست، در این جلسه میخواهم راجع به صلهی ارحام صحبت کنم. صلهی ارحام، در قرآن آیات متعددی دربارهاش داریم. قرآن میفرماید:«وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (بقره/83) بعد میفرماید:«وَ ذِی الْقُرْبى» (بقره/83) آیهی دیگر میفرماید: «وَ الَّذینَ یَصِلُونَ»، «یَصِلُونَ» یعنی صله، اتصال، «وَ الَّذینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» (رعد/21) آیهی سوم «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ»، «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» از خدا پروا کنید، خدایی که «تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» ارحام همان صلهی رحم، (نسا/1) 1- تأکید قرآن بر احسان به والدین و خویشاوندان خوب، اینها آیاتش است. یعنی گوشهای از آیات است. «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» که همهی شما تقریباً حفظ هستید. شنیدید. وقتی میگوید: به پدر و مادر احسان کن، نگفته: «بِالوالِدَینِ مُومِنیَن»،«وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» با والدین چه خوب، چه بد!... «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» نگفته: «بِالوالِدَینِ حَیین»، «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» چه حی، چه میت! یعنی پدر و مادر من از دنیا رفتند باید باز آدم به زیارت آنها برود. «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» نگفته: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إنِفاقا» خیلی وقتها پدر و مادر پول نمیخواهند ولی باید یک کاری کنیم که قبل از آنکه پدر و مادر به زبان بیاورند، اولادها پول در کیسهی پدر و مادر بگذارند. من یکوقت به فکرم رسید، غصههایی که در دعاها مطرح شده است، جمع کنم. مثلاً امامان ما از خدا چه خواستهاند؟ یکجا دیدم یک چیزی از امام خواستند، امام یک چیزی از خدا خواسته که خندهام گرفت. گفتم: عجب! چه مشکلاتی هست. من هنوز به آن نرسیدم. نفهمیدم. دیدم امام میگوید: خدایا! نیاور آن روزی را که به پول اولادم نیاز داشته باشم. من پدر هستم، مادر هستم خجالت میکشم به بچهام بگویم پول بده. بچهی من هم بیخیال است. فهمیدم که یکی از غصهها این است. چون پسر یا دختر صد بار به مادرش بگوید: پول بده! خجالت نمیکشد. اما پدر و مادر عارش میشود، برایش سنگین است. آقازادهها نگذارید پدر و مادر، به مادرت نگو: پول میخواهی یا نه؟ میخواهی یا نه چیست؟ حالا گیریم نخواسته باشد باز هم یک مقدار اضافه به او بده. حدیث داریم از مهمان هم نپرس چه میخواهی؟ چای میخواهی؟ تو چای بیاور. چرا از من میپرسی؟ ممکن است میخواهم رویم نمیشود بگویم: آره میخواهم. از مهمان نپرس چه میخواهی؟ حتی از مهمان نپرس خوردهای یا نه؟ چای خوردی؟ به تو چه؟ من سی و دو بار خوردم، میخواهم دفعهی 33 هم بخورم. حدیث است. حدیث داریم از مهمان نپرس میخواهی یا نه؟ از مهمان نپرس خوردهای یا نه؟ مهمانی هم صدها دستور و آداب و روایت و آیات و اینها دارد. خوب، تکرار هم شده است. در قرآن 4 بار «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» تکرار شده است. کنار توحید هم مطرح شده است. «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا» (بقره/83) خوب این را قبلاً یک بحث مفصلی داشتیم دیگر تکرار نمیکنیم. «وَ ذِی الْقُرْبی» به فامیل! یک حدیث داریم «لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ» (فقیه/ج 2/ص 68) اگر در فامیلت فقیر هست، جای دیگر پول خرج کنی این پول تو حساب نمیشود. از این حدیثهای آسان را حفظ کنید. «صَدَقَه» یعنی صدقه. «لَا صَدَقَةَ» یعنی چه؟ یعنی صدقه قبول نیست. «وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ» چون فامیلت محتاج است، حالا که فامیلت فقیر است و نیاز دارد تو جای دیگر پول خرج میکنی؟ پز میدهی؟ هزار تا درد بیدرمان در فامیل است، این حالا رفته جای دیگر نمیدانم خان بازی میکند. ولخرجی میکند. یک مرغ عمهاش ندارد. خالهاش ندارد. آنوقت جای دیگر جوجهکباب به رفیقهایش میدهد. «لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ» خوب، «یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» خدا «أَمَرَ اللَّهُ» بعضی کارها را خدا امر کرده است. آنهایی که امر کرده است. افراد خوب به امر خدا پابند هستند. صلهی رحم به قدری مهم است که خدا آن را کنار خودش گذاشته است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» پروا کنید از خدایی که مورد سوال میشوید نسبت به دستورهایش و راجع به ارحام هم سوال میشوید. یک حدیث داریم که امانت و فامیل مثل نردههای یک جادهی باریک هستند. جادهی باریک اگر دورش نرده نباشد ممکن آدم بیافتد. پل صراط، دو سمت پل صراط دو چیز است. فامیل، امانت! اگر به فامیلت رسیدی، به امانت هم خیانت نکردی، رد میشوی. اگر یا به فامیل نرسیدی، یا به امانتها خیانت کردی، سرنگون میشوی. حدیث داریم. 2- آثار و برکات صلهی رحم در دنیا حالا، من میخواهم برکات صلهی رحم را بگویم. صلهی رحم حدود 20 فایده دارد. چون ایام عید صلهی رحم هست، من هم این را از نظر اسلامی بگویم. حالا، فایدهی اول «تُحَسِّنُ الْخُلُقَ» (کافی/ج 2/ ص 151) دید و بازدید سبب میشود خلق انسان خوب میشود. چون آدمهای منزوی، مرتب از داخل خودشان را میخورند. آدمهایی که معاشرت میکنند، اخلاقشان هم اجتماعی میشود. آدمهایی که نه میروند نه میآیند نه کسی را میبرند، نه با کسی رفت و آمد میکنند، اینها مرتب یک ذره یک ذره خودشان هم یک آدمهای خموش، خمودِ عبوس، «تُحَسِّنُ الْخُلُقَ» «وَ تُسَمِّحُ الْکَف» (کافی/ ج 2/ ص 151) دید و بازدید سخاوت را رشد میدهد. چون این میرود دورقم، رفته دو رقم میوه خورده است، تو هم باید دو رقم میوه پس بدهی. یعنی مجبور است. او را بخور که مجبور شوی پس بدهی. زمان شاه یک سمیناری بود من هم دعوت شده بودم، دیدم یک کسی راجع به اسرار نماز سخنرانی میکند که شک داشتم این خودش نماز میخواند یا نه؟ به مسئول سمینار گفتم که: این اصلاً خودش نماز میخواند؟ گفت: نمیدانیم. به همین خاطر هم گفتم: راجع به نماز مقاله بنویس. گفتم: خوب خودش نمیخواند... گفت: نه وقتی به او میگوییم مقاله بنویس، میرود کتاب مطالعه میکند، میرود بنویسد ممکن است این لا به لا که میرود لباسها را بشوید انشاالله دست خودش را هم پاک میشود.یک نفر میگفت: ما هرکس را می خواهیم ادب کنیم میگوییم: برو جلو بایست، پشت سرش نماز میخوانیم. این وقتی پیشنماز شد، دیگر چرت و پرت نمیگوید. دیگر آقا شدم. هیس! البته حالا درست هست یا نیست از نظر فقهی اگر گناهی از او سراغ داریم نمیتوانیم اقتدا کنیم. باید پشت سر کسی نماز بخوانیم که ما گناه علنی از او ندیدیم. حالا اگر هم خودش کرده است، ما ندیدیم. لازم نیست پیشنماز خودش، خودش را عادل بداند. یک کسی آمد پهلوی یک آقا گفت: آقا، در عمرت گناه نکردی؟ گفت: به تو چه؟ به تو چه؟ تو از من گناه دیدی؟ پشت سر من نماز نخوان. گناه ندیدی اقتدا کن. تجسس حرام است که بیاییم بگوییم: آقا!... اصلاً حدیث داریم بعضیها با کسی رفیق میشوند همینطور یواش، یواش زیر پایش را میکشند، تا دستهگلهایی که آب داده است بگوید. بعضی دستهگلها را در ذهنش بایگانی میکند یک روز او را بزند. وای به کسی که... حدیث داریم وای به کسی که با کسی رفاقت کند که زیر پایش را بکشد، حرفهایش را از دهان خودش بیرون بیاورد، حالا هم که دیگر این موبایلها آمده در کیسه یک وقت میبینی ضبط شد. ضبط شد. حالا، صلهی رحم سخاوت را ... «وَ تُطَیِّبُ النَّفْس» (کافی/ج 2/ ص151) روح لطیف میشود، طیب میشود. «وَ تَزِیدُ فِی الرِّزْق» (کافی/ج 2/ ص 151) صلهی رحم رزق را زیاد میکند. «یُحَوِلُ الحِساب» کسی که اهل دید و بازدید با فامیلها شد در قیامت حسابش آسان است. چون در قیامت سه رقم حساب داریم. یا چهار رقم! «حِساباً شَدیدا» (طلاق/8) یک حساب داریم، یک آیه دیگر داریم «حِساباً یَسیراً» (انشقاق/8) یک آیهی دیگر داریم «بِغَیْرِ حِساب» چند رقم داریم. حساب شدید، برای آنها است که برای مردم سخت میگیرند. هرکس با مردم سخت بگیرد، خدا هم در قیامت به او سخت میگیرد. هرکس با مردم روان باشد، حسابش هم در قیامت روان است. «حِساباً شَدیدا» یک آیهی قرآن است. «حِساباً یَسیراً» هم یک آیهی قرآن است. صلهی رحم، «یُحَوِلُ الحِساب» روز قیامت حساب را روان میکند. «تَدْفَعُ مِیتَةَ السَّوْءِ» یا «مِیتَةَ السَّوْءِ» (بحارالأنوار/ج74/ص174) یعنی بد مردن را دفع میکند. چون بعضیها بد میمیرند. زجرکش می شوند. حالات احتضارشان، بعضیها هم مرگ، وقتی میمیرند انگار گل بو میکنند. اگر کسی اهل دیدو بازدید شد، مردنش آسان است. حسابش... حدث داریم «فی الجنة درجة» بهشت یک مقامی است که «لا یبلغها إلا ثلاثة» (اعلام الدین/ص 152) هیچ کس به آن مقام نمیرسد مگر سه گروه! امام عادل، رهبر عادل، «رَحِمٍ وَصُول» (بحار الانوار/ج 71/ ص90) فامیلی که اهل دید و بازدید باشد. «ذُو عِیَالٍ صَبُور» (بحار الانوار/ ج 71/ ص90) آدم عیالمندی که این طرف و آنطرف نگوید که بله من هشت تا دختر دارم. هفت تا... 5 تا بچه دارم. چند تا نوه دارم. مرتب هرجا مینشیند، دائم «ذُو عِیَالٍ» عیالمند است، فقیر است، اما صبور! صورت خودش را با سیلی سرخ نگه میدارد. به کسی نمیگوید. «تُنْمِی الْأَمْوَالَ» (کافی/ ج 2/ ص 157) صلهی رحم مال را رشد میدهد، «تُزَکِّی الْأَعْمَالَ» (کافی/ ج2/ص157) صله رحم، دیدو بازدید اعمال را تصفیه میکند. «تَدْفَعُ الْبَلَاء» صلهی رحم بلا را از جان انسان دور میکند. «یُحِبُّ اللَّه» کسی که با فامیل رفت و آمد کند، خدا او را دوست دارد. «لِسَانَ صِدْق» این کلمهها عربیهایش یا آیه است یا حدیث! «لِسَانَ صِدْق» نامش به نیکویی برده میشود. 3- نقش صلهی رحم در طول عمر انسان یک روز امام صادق به یک نفر گفت: یا میسر! «یَا مُیَسِّرُ قَدْ حَضَرَ أَجَلُکَ غَیْرَ مَرَّة» (وسائل الشیعه/ج 9/ص 389) بارها عزرائیل آمده است، جان تو را بگیرد. «کُلَّ ذَلِکَ یُؤَخِّرُکَ اللَّهُ بِصِلَتِکَ رَحِمَک» (وسائل الشیعه/ج 9/ص 389) هر دفعه عزرائیل آمده است جان تو را بگیرد، تو قبلش یک صلهی رحم کردی خدا عمر تو را طولانی داده است. «وَ بِرِّکَ قَرَابَتَک» (وسائل الشیعه/ج 9/ص 389) و این به این است که به فامیلهایت میرسی. به فامیلهایت میرسی نه اینکه پول دولت را برداری بدهی. نه اینکه فامیلهایت را استخدام کنی. از پول شخصی! آخر گاهی وقتها آدم به فامیلش میرسد. ماشین دولت را میدهد میگوید: برو! به فامیلش میرسد الکی فامیلهایش را استخدام میکند. به فامیلت میرسی یعنی از ملک خودت! از مال حلال! وگرنه از او میگیری به کس دیگری میدهی که... گفت: ماه رجب یک دعایی هست دستشان را به ریششان میگیرند چنین میکنند. یکی ریش نداشت، ریش بغلی را گرفت چنین کرد. (خنده حضار) حالا این... از مال دولت بدهی، قبول نیست. 4- دوری از تبعیض در صلهی رحم و رسیدگی به خویشاوندان «تَزِیدُ فِی الْأَعْمَارِ» (مستدرک/ج 15/ ص241) گفتیم عمر را زیاد میکند. «وَ إِنْ کَانَ أَهْلُهَا غَیْرَ أَخْیَار» (مستدرک/ج 15/ ص241) گرچه فامیل تو آدم خوبی هم نیست. یعنی اگر فامیل بد هم داری، اگر دیدن او رفتی عمر تو طولانی میشود. یعنی اینجا گزینشی نیست. یعنی برخورد دوگانه نکن. در قرآن یک آیه داریم برای آنهایی که برخورد دوگانه میکنند. یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار) عرض کنم سورهای به نام سورهی «عَبَسَ» داریم. پیامبر اسلام (ص) (صلوات حضار) در جلسهای بود. افرادی هم بودند. یک نابینا وارد شد. آخر بعضی وقتها ما خانهی آن فامیلی که پول دارد، میرویم. خوش و بش میکنیم. دوساعت، سه ساعت، اصلاً صبح میرویم تا شب آنجا... اما آن فامیل فقیر را کنار در، خوبی الحمدلله! آمده بودم تو را ببینم،خوش باشی خداحافظ! یعنی میگوید که معلوم میشود دو نوع است. فامیلهای پولدار را گرم میگیری، حدیث داریم اگر کسی سلام، جواب سلام... سلامش به پولدارها با فقیرها دو نوع باشد، خدا بر او غضب میکند. «مَنْ لَقِیَ فَقِیراً مُسْلِماً فَسَلَّمَ عَلَیْهِ خِلَافَ سَلَامِهِ عَلَى الْغَنِیِّ لَقِیَ اللَّهَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبَانُ» (مستدرک/ج9/ص158) علیک السلام، علیک السلام، علیک السلام، سلام علیکم، سلام علیکم، سلام علیکم! سلام.... علیکم! (خنده حضار) اوه چه خبر شد! حدیث داریم از امام رضا است. فرمود: کسی که سلامهایش فرق میکند با پولدار و فقیر، خدا بر او غضب میکند. حدیث داریم « مَنْ تَوَاضَعَ لِغَنِیٍّ طَلَبا» (بحار الانوار/ج 75/ ص 56) اگر کسی را به خاطر پولهایش به او احترام بیشتری گرفتی بخشی از دین تو از بین میرود. حالا ثلث دین، یا«ثُلُثَا دِینِه» (بحار الانوار/ ج 75/ ص56) بخشی از دین از بین میرود. برای کسی که پولدار یک برخورد کند، با فقیر یک برخورد. 5- دوری از تحقیر نیازمندان و ضعیفان صلهی رحم، فقیر و غنی را با هم میبیند. حالا یک برادرها پول دارد، یک برادرها پول ندارد. همه را یکجا میبیند. در یک جلسه ای که حضرت بود، افرادی هم بودند «اعمی» یک فقیری آمد. یکی نسبت به فقیر عبوس کرد. قیافه در هم کشید. عبوس کرد. آیه آمد «عَبَس» عبوس کرد، «وَ تَوَلَّى» (عبس/1) اخم کرد و پشت کرد؟ «أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى» (عبس/2) یک آدم اعمی، یک نابینا در جلسه آمد، عبوس کردی؟ تحویلش نگرفتی؟ «وَ ما یُدْریک» (عبس/3) تو چه حقی داشتی این کار را بکنی؟ «لَعَلَّهُ یَزَّکَّی» (عبس/3) شاید این نزد خدا آبرو دارد و اهل تزکیه باشد. «أَوْ یَذَّکَّر» (عبس/4) شاید حرفها در گوش این برود. ما چه میدانیم؟ گاهی وقتها یک آدم پولدار است. دو ساعت با او حرف میزنی آخرش میگوید: «وفقکم الله» یک آدم هم پولی ندارد، ولی تا به او حرف میزنی تحت تأثیر قرار می گیرد. عوض میشود. بعضی آدمها بنزینی هستند با یک ذره کبریت آتش میگیرند. بعضیها خیس هستند. دو کیلو گوگرد هم رویش میریزی آتش نمیگیرند. ما چه میدانیم؟ خیلی چاههای طولانی آب ندارد و خیلی چاههای کوچک به آب میخورد. گاهی وقتها آدم با یک خودکار ارزان حرفهای خوبی را مینویسد و گاهی با یک خودنویسهای گران هیچ چیز نمینویسد. گاهی در خانههای خشتی افرادی رشد میکنند. و گاهی در برجها هیچکس رشد نمیکند. حتی در برجها یک فیلمهایی میبینند که به جای اینکه رشد کنند از آن طرف میافتند. یعنی ساختمانش بالا رفته اخلاقش پایین آمده است. ساختمان بلند، اخلاق پایین. حضرت نگاه کرد دید یک کسی ساختمانش بلند است، یک نگاهی کرد، فرمود: «رَفَعَ الطِّینَ» «رفع» یعنی بلند کرده است. گلها را روی هم چیده «رفَعَ الطِّینَ وَ وَضَعَ الدِّینَ» (مستدرک/ ج3/ص467) یعنی دین را پایین آورده است، گل را بالا برده است. اینقدر آدم در برجها هست، برج بالاست، اخلاق پایین! در خانههای یک طبقه چقدر بعضیها خوش هستند. و در برجها چقدر به هم نیش میزنند. گزینش نکنیم. نمیخواهم بگویم همهی برج نشینها! خیلیها هم در برجها هستند زندگیشان خیلی خوب است، خیلیها هم خانهی یک طبقه دارند به هم فحش میدهند. اینها هیچ کدام کلیت ندارند. میخواهد بگوید که: در این جلسه سورهای وارد شد به نام سورهی «عَبَسَ» ده تا آیه به رگبار بسته کسی را که عبوس کرد. حالا تازه آدم نابینا بخندی میفهمد یا نه؟ آخر بنده چشمم بسته است. وقتی من چشمم بسته است. چه سبز نشان من بدهی چه آبی، چه سفید، چه سیاه! من که نمیبینم. برای عبوس چه بخندی چه اخم کنی، من که نمیبینم. اما نمیگوید: او فهمید. آخر گاهیوقتها میگوییم: پلیس فهمید بد شد. بد شد. یعنی چه؟ فهمیدند. نه ما میگوییم: کار بد است. چه بفهمند، چه نفهمند. اما نابینا نفهمید که چه کسی عبوس کرد، چه کسی خندید؟ نمیگوید: چون او فهمید بد است. کار تو بد است. اخلاق، خود اخلاق به خودی خود خوب است. نه اینکه چون... آخر گاهی وقتها میگوید: آقا! جنسهایت را خوب درست کن. مشتریات زیاد میشود. خوب این کمال نیست. خوب این به خاطر جلب مشتری است. بگو: جنس خوب میدهم خدا دوست دارد. خلق خدا راضی هستند. خلق خدا راضی باشند خالق هم راضی است. نه جنس خوب می دهم که مشتری بشوند. گاهی وقتها افرادی راست میگویند اما آدم خوبی نیستند. میگوید: این راستگو هست ولی آدم خوبی نیست. راست میگوید برای حفظ اعتبار خودش! نه برای اینکه خدا صداقت را دوست دارد. برای حفظ موقعیت خودش. ولذا یک آیه در قرآن داریم میگوید: «لِیَسْئَلَ الصَّادِقینَ عَنْ صِدْقِهِم» (احزاب/8) «الصَّادِقینَ عَنْ صِدْقِهِم» صادق است اما از صداقت او سوال می شود. میگوید: تو صادق بودی اما صداقت تو برای خدا نبود. مثل اینکه آدمی مودب پشت دوربین نشسته است. این نمیشود قضاوت کرد خیلی مودب بود چقدر قشنگ نشسته بود. بابا! این پشت دوربین است مودب نشسته است. دوربین را کج کن. ببین این چیست؟ ملق میزند. (خنده حضار) اینهایی که پشت دوربین آدمهای خوبی هستند که... مثل آدمی که دستهایش را به تنهی درخت ببندی، پولهایش را دربیاوری بروی بستنی بخری. به خیلی آدم سخی است! نه بابا! دستهایش را بستیم به پایه، با طناب او را بستیم پول از جیبش درآوردیم، رفتیم بستنی خوردیم. این سخاوت نیست. باید... گر میروی تو واصلی، اگر تو را میبرند فایده ندارد. «عَبَسَ وَ تَوَلَّى» عبوس کرد و پشت کرد، «أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى» «وَ مَا یُدْرِیک...» آخرش میگوید: برخورد دو گانه! «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنىَ» (عبس/5) «فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى» (عبس/6) آنکس که وضعش خوب است تو متصدی او شدهای؟ «وَ أَمَّا مَن جَاءَکَ یَسْعَى» (عبس/ 8) «وَ هُوَ یخَْشىَ» (عبس/9) «فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى» (عبس/10) «فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى»، «فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى»، تو سرگرم پولدار شدهای؟ از فقیر پشت کردی؟ میخواهد بگوید برخورد دوگانه است. صلهی رحم خوب است عید دیدو بازدید میروید. اما فرقی بین پولدار و فقیر نگذارید. پلیس هم همینطور است. پلیس هم نباید فرق بگذارد. هرکس خلاف کرد او را بگیرید. عبارتهایی که پلیس به کار میبرد باید یک شکل باشد. یک زمانی پلیس نگاه میکرد البته همه نه. حالا بعضیهایشان! گر یک ماشین قراضهای دارد میرود، ژیان! بکش کنار! (خنده حضار) به ژیان میگوید: بکش کنار! اگر پیکان بود، میگوید: پیکان، برو کنار! اما اگر یک ماشین قیمتی بود، آقا بفرمایید کنار! بکش کنار، برو کنار، بفرمایید کنار! ببین اینها برخوردهای چند... سلام، علیک السلام، سلام علیکم! خانهی این عمه دو ساعت مینشینیم، خانهی آن عمه یک... آن عمه دخترهایش خوشگل هستند، (خنده حضار) هم عمه میبینیم هم دخترعمه! اصلاً گاهی وقتها به خاطر دخترعمه میرویم. به یک کسی گفتند: سینما فیلمش چه بود؟ گفت: چه میدانم چه بود. من به خاطر تاریکیاش رفتم! (خنده حضار) من از تاریکیاش استفاده کردم. این صلهی رحمی که روایت میگوید، صله رحمی است که برای خدا باشد. برای بدست آوردن دل فامیل باشد. 6- گسترش قرض الحسنه میان خویشاوندان و نزدیکان اگر پول به افرادی بدهی، به مردم کمک کنی، یک تومان ده تومان میشود. اگر قرض الحسنه بدهی، یک تومان هجده تومان میشود. ثواب قرض الحسنه از ثواب انفاق بلاعوض بیشتر است. اگر به فامیلها بدهی، بیست برابر میشود. اگر به برادران دینی بدهی، بیست برابر، اگر به فامیلها بدهی 24 برابر. تکرار میکنم. حالا امتحان هوش! اگر پول را ببخشی، ده برابر!اگر وام بدهی، هجده برابر! اگر به مسلمانها بدهی، بیست برابر! اگر به فامیل بدهی 24 برابر! بنابراین کمک به فامیل اینقدر مهم است. به خصوص فامیل عیالوار. به خصوص اگر بچههایش دختر هستند. حالا، حدیث داریم سه ساله اگر اهل صلهی رحم باشد عمرش سی ساله میشود. و آدمی که سی سال عمر دارد، اگر با فامیلهایش قطع رابطه کند، سی سالش سه میشود. این هم در حدیث آمده است. سه میشود سی، سی میشود سه! این هم حدیث داریم. حدیث داریم، این هم باز دیشب دیدم. این حدیثهای جدیدی برای من است. تا دیشب نمیدانستم. حدیث داریم چه افرادی که گناهکار هستند، اما چون به فامیلها سر میزنند وضعشان خوب است. چه آدمهایی که همه نماز شب خوان هم هستند، چون اخمو هستند و با هم قهر هستند، زندگیشان نکبت است. حدیث داریم. حتی افراد گناهکار اهل دید و بازدید باشند وضعشان خوب است. و افراد با تقوا اگر اهل آمد و رفت نباشند، در زندگیشان نکبت قرار میگیرد. حدیثش هم در کافی است. حالا چگونه صلهی رحم کنیم؟ 1- «بالنفس و فیه أخبار کثیرة» (بحار الانوار/ج71/ص109) آنجایی که میتوانی از جانت مایه بگذار. 2- « ثم بدفع الضرر» (بحار الانوار/ج 71/ص109) جلوی ضرر را بگیر. 3-«بجلب النفع» (بحار الانوار/ج 71/ص109) یک نفعی به او برسان. رفتی یکجایی مثلاً میوه ارزان است، زنگ بزن خواهر! من رفتم فلانجا میوه ارزان است. تو هم الآن برو... نگو: به من چه! می رود گران میخرد میفهمد. خوب به او بگو. کمک به بستگانی که فامیل نیستند. مثلاً مثل زن پدر! زن پدر فامیل من نیست. مادر من که نیست. پدر من که نیست. فامیل من نیست. اما بالاخره پدر که فامیل است. یعنی کمک به بستگان فامیل! این هم مرحوم مجلسی سفارش کرده است. ولو بالسلام! پول نداری سلام کن. یک کسی آمد گفت: آقای قرائتی! من یک چنین کاری کردم. تو من را تشویق کن. گفتم: دستت را به من بده! دستش را گرفتم بوسیدم! گفت: تشویق! گفتم: پیغمبر دست کارگر را بوسید. تشویق شد پول هم خرج نکرد. مگر هرکس میخواهد تشویق کند باید... آنکسی که پول ندارد، با سلام، ولو بالسلام! پشت سرش دعا کند. در حقش دعا کند. روبرویش تعریف کند. اینها همه صلهی رحم است. خوب، «وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاء» (کافی/ ج2/ص151) گرچه با یک لیوان آب باشد.«ولو عَلَى مَسِیرَةِ سَنَة» (کافی/ج2/ص151) گرچه راه دور باشد. اوه! فلانی راهش دور است. خوب راهش دور باشد. «صِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ إِنْ قَطَعُوکُم» (بحارالانوار/ج71/ص92) گرچه او قطع رابطه میکند. تو با او برخورد نکن. تو برخورد نکن. این با آنها برخورد نکن. 7- شیوههای برخورد با خطاکاران در جامعه عرض کنم به حضور شما که نسبت به باقی مردم میشود مقابله به مثل کرد. ببینید ما سه رقم آدم داریم. آدمهای بدجنس، آدمهای معمولی، فامیل. آدمهای بدجنس را «کلوخ انداز را پاداش سنگ است» با آدمهای بدجنس برخورد کن. به پیغمبر گفتند: «الْأَبْتَرُ» فرمود: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/3) خودت ابتر هستی. منافقین میگفتند: مسلمانها خُل هستند. «أَ نُؤْمِنُ» ما هم ایمان بیاوریم؟ «کَما آمَنَ السُّفَهاء» (بقره/13) مثل این خُلها! اینهایی که ایمان آوردند خُل هستند. خدا میگوید: اینها خُل هستند؟ «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاء» (بقره/13) خودت خُل هستی. اگر یک کسی بدجنس بود، بگو: خودتی! قرمساق! خودت هستی! احمق، خودت هستی. اگر بدجنس بود بگو: خودت هستی. اگر بدجنس نبود. حالا یک آدمی است غیظ کرد. بدجنس نیست ولی حالا عصبانی شده دو تا فحش داده است. هیچ چیز نگو. «وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظ» (آل عمران/134) قورتش بده. «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما» (فرقان/72) با کرامت رد شو. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/63) با سلام رد شو. پس اگر بدجنس و شیطان است، بگو: خودتی! اگر نه بدجنس نیست حالا جوش آورده است، دو تا فحش داده قورتش بده. به دل نگیر. به دل نگیر. گاهی وقتها آدم اصلاً غافل است. میآید، میگذرد. میگوید: آقای قرائتی به تو سلام کردم جواب ندادی. میگویم: والله نفهمیدم. آخر جواب سلام که واجب است. از نظر فقهی جواب سلام واجب است. از نظر اجتماعی هم که من و شما با هم خرده حسابی نداشتیم. پس نه با هم بد بودیم و جواب سلام واجب است. پس چطور شده من سلام ندادم؟ لابد این سلام شما وقتی سلام کردی من سلام شما را نگرفتم. خوب من را ببخش. نه من از تو نمیگذرم! خوب چرا نمیگذری؟ خوب نفهمیدم. اگر بدجنس است، برخورد کن. اگر بدجنس نیست غافل است، او را ببخش. یا عصبانی است او را ببخش. اما اگر فامیل است، حتی اگر او بدجنسی کرد، «ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن» (مومنون/96) آن بد کرد تو خوب کن. او دیدن شما نیامد تو دیدن او برو. او ربع سکه آورد، تو نیم سکه ببر. آن یک کیلو شیرینی آورد، تو دو کیلو شیرینی ببر. او یک ربع نشست، تو نیم ساعت بنشین. اگر فامیل است، میگوید: «صِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ إِنْ قَطَعُوکُم» گرچه قطع رابطه... با یک تلفن، با یک پیامک، با یک نامه، با یک تفقد، اما اگر کسی قطع رحم کند. نرود فامیل را ببیند، به اندازهی یک دقیقه خلاصهاش را بگویم. چون دقیقهی آخر است. کسانی که با فامیل قطع رابطه کنند: 1- مرگشان زودرس است. 2- اسم کسی که با فامیل قهر کند، کنار کسی گذاشتند که دائماً شراب میخورد. «مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَ قَاطِعُ رَحِم» (بحار الانوار/ج76/ص129) در حدیث اینها کنار هم است. کسی که دائماً شراب میخورد، کسی که با فامیلش دیدو بازدید نمیکند. این خیلی لقب آن است. یعنی کسی بگوید: آقای قرائتی! من هم تو را دوست دارم، هم کشمش را! این پیداست چقدر من را پایین آورده است که من را کنار کشمش گذاشته است. (خنده حضار) چقدر این خطر بالا است. که بگوید: دائم الخمر همیشه مست است. فامیلش را هم نمیبیند. در یک روایت باز این روایتها را دیشب دیدم. خیلی بد است. خیلی خیلی بد است. میگوید: کسی که نمیرود فامیلش را دیدن کند، مثل پیرمرد و پیرزنی است که زناکار باشند. آخر پیرزن و پیرمرد زناکار خیلی بد است. میگوید: کسی که فامیلش را نبیند مثل پیرمرد و پیر زن زناکار هستند. «شَیْخٌ زَان» (کافی/ج2/ص311)